لاله قراری
دوشنبه 2 بهمن 1391
من کیم یه خسته ام
خسته ای شکسته ام
دیگه بر خاک سیاه ای خدا نشسته ام
یه درخت خشک و زخمی
زخمی از یه دشمنم
مثل بیدی توی بارون داره میلرزه تنم
میخزه توی رگام زهر تلخ و تند مرگ
قصه سقوط من قصه سقوط برگ
میسوزونه تنمو زخم آتیشه سپید
خون خاکستریمو زیر پوستم میشه دید
من دیگه نه اون منم نام بی نشون منم
عکسی از گذشته ها جسم نیمه جون منم
من نمایی از یه نیستی
تو که هستی منو دریاب
من یه زخمی
ای که تو مرهم زخمی منو دریاب
بگیر این دست هایی رو که خون اون رفته به تاراج
برتره دست های تو از همه دستی منو دریاب
هر دری بسته شده به روی من
منه شکسته
ای که به خسته دلان درو نبستی منو دریاب
منو دریاب منو دریاب
ای همه خوبی منو دریاب
برچسب ها:
| نسخه قابل چاپ | تعداد بازديد : 130 |