لاله قراری
شنبه 17 خرداد 1393
صــدای نفس نفـس شعر فضا را پر کرده
و تنها این قلم است که می فهمد مرا
صدای تبل می آید!!!
صدای هیاهوی باد در لابه لای درختان
و جاده ای سرد و تاریک ،
ترانه ی تاریکی جان می گیرد
شاعری بی نام و نشان،
صــدای پـــــاهــا
فریادی بلند از امتداد باغ می آید .
دوباره تبل می کوبد !!!
چشمهای پـرخون
دلی آکنده از عشق ،
سایه ای بدنبال من
با دستان سیاهـش
پـاهـایش را محکم تر می کوبد.
به دنبال روشنایی می دوم
دوباره فریاد می زند.
به ازدحام می رسم
امــــــاا
صدایـــی ، هوایـــی ،
چــراغی نیسـت
انگار کـور و کـرم
همه جا تاریک اسـت،
سایه با دستان سردش
نزدیک تر می شود.
دوباره تبل می کوبد !!!
و صدای رعد و برقُ
خشم آسمان ،
ناگهان باران
و سکوت ابدی می شود.
----------------------------------
جمعه 1393/3/16
لاله قراری
پ.ن :
امروز دوباره طعمش رو چشیدم
تهران و کرج رو طوفان گرفت
ساری مازندران رو سیل گرفت
اینجا تبریز کنارمن زلزله ای آمد
...
تهران و کرج رو طوفان گرفت
ساری مازندران رو سیل گرفت
اینجا تبریز کنارمن زلزله ای آمد
...
| نسخه قابل چاپ | تعداد بازديد : 176 |