لاله قراری
شنبه 13 اردیبهشت 1393
دارم از تو حرف میزنم . . . اما روحت هم از نوشته هایم خبر ندارد . . .
ایرادی ندارد . . . یاد تو به نوشته هایم رنگ میدهد . . .
شاید دیگری بخواند و آرام گیرد ذهن پریشانش
. . .
خدایا کودکیم را گرفتی جوانی ام را دادی . . . .
عقلم را گرفتی عشق را دادی . . .
عشق را گرفتی و تنهایی را دادی . . .
خنده هایم را گرفتی و غم را دادی . . .
آرزوهایم را گرفتی و حسرت ها را دادای .. . .
خدایا برگرد . . .
من هنوز نفس میکشم . . .یادت رفت نفسم را بگیری . . .
برچسب ها: کلک جوان,لاله قراری
| نسخه قابل چاپ | تعداد بازديد : 153 |