لاله قراری
یکشنبه 29 مرداد 1391

gharari91
ز شیشه شکسته قلبم ، کجا روی ای عشق که من خراب شرابم،تو ساغری ای عشق
تمام رنگ و لعاب سروده ام از توست میان دفتر شعرم،تو افسری ای عشق
سفید گشته دوچشمم،زبس به ره مانده است بیا بیا که تو گنجی،تو گوهری ای عشق
چراغ عمر مرا می کشد غمت، برگرد دم مسیح منی، وه چه نوبری ای عشق
تمام عمر نوشتم غزل غزل احساس ولی دریغ که تو خواندی به سرسری ای عشق
درون کوچه ی شهرت قدم
زدم عمری به
این امید که زآن کوچه بگذری ای عشق
نیامدی که مرا خون جگر
کنی آری یقین
شده است برایم، که کافری ای عشق
1391/05/29
gharari91
| نسخه قابل چاپ | تعداد بازديد : 124 |